ایشان آن روز صراحتا گفتند که «با مذاکره مخالفتی ندارند؛ اما به آمریکا خوشبین هم نیستند: «آمریکایی ها مدتی است که از طرق گوناگون پیغام می دهند که خواهان مذاکره جداگانه با ایران در خصوص موضوع هستهای هستند؛ اما من بر اساس تجربه های گذشته به چنین گفت وگوهایی خوشبین نیستم ...از نظر آمریکاییها گفت وگو به معنای وادار کردن طرف مقابل برای قبول حرف آنهاست؛ بنابراین ما همواره این نوع گفتوگو را تحمیلی می دانیم و جمهوری اسلامی ایران نیز زیر بار تحمیل نمی رود... به این مذاکرات خوشبین نیستم؛البته من مخالفتی هم ندارم ».
بعدازآن در (سال 97) پس از توافق هسته ای و داستان هایی که برجام پشت سر گذاشت، عهدشکنی های مدام آمریکا در برجام و بازگشت تحریمها، مقام معظم رهبری در یک سخنرانی دیگر با اشاره به این موضوع که با اصرار برخی آقایان اجازه مذاکره دادند، گفتند:«جمهوری اسلامی هر وقت به آن اقتداری برسد که فشار و هوچیگری آمریکا رویش تاثیری نگذارد، میتواند با آمریکا مذاکره کند. امروز چنین چیزی نیست. امام راحل عظیم الشان هم مذاکره با آمریکا را تا وقتی این رژیم آدم نشود، ممنوع کرده بودند؛ ما هم بر همین نکته تاکید می کنیم. حتی اگر به فرض محال قرار بود با آمریکاییها مذاکرهای کنیم، قطعا با دولت فعلی هرگز مذاکره نمیکردیم.»
مقام معظم رهبری بارها و بارها در این سالها و در بیانات خود تاکید کرده بودند که به مذاکره خوشبین نیستند و به آمریکا نباید اعتماد کرد. حالا که سیب و گلابی های برجام گندیده و فتح الفتوح تبدیل به اشتباهی بزرگ شده است، از جواز مقام رهبری برای مذاکرات سخن می گویند؛ درحالی که رهبر انقلاب در سخنرانی مردادماه سال گذشته به این موضوع اشاره کردند که در برجام از خط قرمزهای ایشان هم عبور شده است.حالا از بدعهدی آمریکا سخن می گویند و کسی که می گفت ایالات متحده با یک موشک خود می تواند سیستم دفاعی ما را از کار بیندازد، از «مقاومت» و «تحمل کردن» ملت سخن می گوید و کمر به رسواکردن نقشه های تیم B بسته است و ترامپ را «گنده لات محله خلوت» می داند. رییس جمهور که برای گرفتن جواز مذاکره و توجیه مذاکرات و نشست و برخاست با سران آمریکایی ، حتی پای امام حسین و عاشورا را هم به میان کشید و با قیاس معالفارق از امام مظلومی گفت که به تعبیر او روز عاشورا هم درس مذاکره می داد، حالا می گوید با چاقوکش ها پشت میز مذاکره نمی نشیند؛ توگویی ترامپ قبلا گل به ملت ایران هدیه می داده است!
اگر درس مذاکره در روز عاشورا درست هم باشد، باید گفت مذاکرهکنندگان ما این درس را خوب یاد نگرفتند. توافقی که می شد به راحتی و با عوض شدن دولت زیر آن زد؛ ارزش این همه رفتن و آمدن و بحث و جدل و به جان هم افتادن ها را داشت؟ حالا ضرب الاجل 60 روزه به اروپا می دهیم و کمتر از 24 ساعت بعد، اتحادیه اروپا با امضای خانم موگرینی بیانیه می دهد که خلاصه آن این است: «ضرب الاجل شما برای ما هیچ اهمیتی ندارد!» و ترامپ اعتراف می کند که منتظر و مشتاق مذاکره با ایران است و می گوید دلش می خواهد با ایران مذاکره کند ولی جان کری نمی گذارد و به ایرانیها می گوید با او مذاکره نکنند! از یک سو شدیدترین تحریم ها را علیه ملت ایران اعمال کرده و فشار اقتصادی کمرشکن، مردم را ذله کرده است، از آن سو می گوید دلش نمیخواهد ایرانی ها در چنین وضعیتی باشند و اگر پای میز مذاکره بیایند، وضعیت فوق العاده می شود!
تجربه پای میز مذاکره رفتن کره شمالی اما خلاف این ادعا را ثابت می کند؛ ضمن اینکه مگر می شود به کسی که یک بار عهدشکسته و زیر تمام قول و قرارهایش زده، دوباره اعتماد کرد؟ نه ما آنهایی هستیم که میز مذاکره را ترک کردیم و نه ترامپ آدمی است که بشود یک بار دیگر به او حتی خوشبین بود؛ چه برسد به اینکه اعتماد کرد!